یـــ حس خــاص ...

ساخت وبلاگ
پیره زن سفت کیفشو چسبیده بود. با خودم فکر کردم شاید بشه امروز رو بیخیال درس شم و یه چیزی کاسب بشم. بالاخره ایشونم خلق خداست و اینکارم ارج خودشو داره . پس رو به پیره زن گفتم: حاج خانم سوار شید. کیفشو گذاشت و سوار شد . با خودم فکر می کردم که شاید بشه با گرفتن یه پولی اجاره خونه رو تمدید کرد و سفارشای بچه هارم تهیه کرد. داشتم حساب کتاب می کردم که با خوردن چیزی تو سرم از فکر بیرون اومدم . یه نیم نگاه به عقب انداختم و دیدم حاج خانم کیفشو بالا برده و داره داد می کشه.گفتم: چی شده حاج خانم؟ چرا می زنی تو سرم؟ آروم بشین الان می خورم زمینا .کیفشو پایین آورد و گفت: بهتر؛ الهی بخوری زمین و چلاغ بشی. هیچ معلوم هست داری کجا میری؟ قرار بود منو ببری فردوسی اینجا کجاست داری می ری؟خنده ام گرفته بود. با خنده جواب دادم: حاج خانم اولا من بخورم زمین چلاغ نمی شم ، قطعا سَقَط می شم دوما شما هم ...ادامه ی حرفم با ضربه ی کیف تو دهنم ماسید. عصبانی تر از قبل داد زد : زبونتو گاز بگیر. میگم داری منو کجا میبری این حرفا چیه؟آخه حاج خانم شما که جای من نیستید؛ فکر اجاره خونه و سفارشات اهل و عیال مگه واسه آدم حواس میذاره.- اهل و عیال و اجاره خونه ات چه ربطی به من داره؟ کجا میری؟- چشم حاج خانم الان دور می زنم.- حاج خانم خودتی اینقد به من نگو حاج من که مکه نرفتم.- آخه حا ... ببخشید مادر منم مکه نرفتم. تازه اگه مکه ام رفته بودم حاج خانم نمی شدم ..- من میگم نگو حاج خانم تو میگی مادر !! مگه من چند سالمه ؟ من نهایتش هم سن خواهرت باشم.مونده بودم چی بگم بخندم یا گریه کنم؟ زیر لب به خودم فحشی دادم که درسمو ول کردم و افتادم دنبال دنیا ..- چی گفتی؟- به خدا با خودم بودم، غلط کردم خواهر.تو اصلا بلد نیستی حرف بزنی. خواهر؛ یـــ حس خــاص ......ادامه مطلب
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 28 تاريخ : چهارشنبه 11 مرداد 1402 ساعت: 13:24

هوای غریبی‌ستمانده‌امچه‌ می‌خواهمچیزی به
صبحِ سردیـــستدر نبودتقلبی یخ زده است ♡دلتنگی او را ..مُچالـ ـه کرده استدر انتظار برگشتاما خبری نیستصبر ..خسته از این انتظار شکست .. تقویم ورق می‌خوردروزها و فصل ها می گذرندبلا تکلیف مانده استسهم این دلـــ ♡جز صبر و دلتنگی چست ؟نسیم ♡برچسب‌ها: پاییز رسید , کجا جاماندی یـــ حس خــاص ......ادامه مطلب
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 20:05

گاهیتمام عشقبـه دور ایستادن است ..دورِ دوربعد از اون دورببینی شب عروسیشه یـــ حس خــاص ......ادامه مطلب
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 20:05

چقدر آسمون صافه :(

کاش کمی ابری می شد 

کمی می باریــد :)

شاید این حــال ابری منم

آروم می گرفت ..

- - - - - - - - -  - - - - - - - - - - - - - - - - - 

من همیشه دیر گرفتم :(

که تو چقدر

همه چیو درست چیدی :)

خدا جونم ...


برچسب‌ها: بی بهونه , تو رو می خواد

یـــ حس خــاص ......
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 73 تاريخ : جمعه 3 تير 1401 ساعت: 19:13

بخنــد ..#لبــخند کرونا :) یه مردی نوشته بود از صبح سر درد و استفراغ دارم ...خدا کنه حامله باشم   توالت بودم ..بابام در زد منم سرفه کردم که بفهمه کسی تو توالته ...درو از اونور قفل کرد الانم از زیر در داره گاز یـــ حس خــاص ......ادامه مطلب
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 83 تاريخ : جمعه 8 فروردين 1399 ساعت: 5:36

عجبــ شبی میشه !

شبی که پر از بیخوابی باشه و ...

بیخوابیشم عجین باشه با سفر به خاطراتـی نه چندان دور "

 

 

یـــ حس خــاص ......
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1398 ساعت: 1:01

                                          دوستـ داشتن فقط به توان #تو

                                               اصلا مگر دوستــ داشتن ..

                                                   بی تو امکان دارد یا !!

                                        برای دوست نداشتن #تو توانی هستـ ..

                                                              

یـــ حس خــاص ......
ما را در سایت یـــ حس خــاص ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : roham456 بازدید : 82 تاريخ : جمعه 25 بهمن 1398 ساعت: 1:01